ورود اسرائیلیات در برخی تفاسیر
ورود اسرائیلیات در برخی تفاسیر شیعی کهن و روایات مهدوی
سمیه خرمنژاد
مقدمه:
تفسیر واعظانه نوعی گرایش تفسیری است که دغدغۀ مفسر در آن هدایت عامۀ مردم است. برخی قرآنپژوهان معاصر این نوع تفسیر را داستانپردازی میدانند و باور دارند که در تفاسیر واعظانه، داستانهایی مانند داستان حضرت یوسف با آب و تاب و ظرافتهای بسیار نقل میشود.[1] بنابراین در این نوع تفسیر، اسرائیلیات فروانی وارد گشته و مفسر به دنبال صحت و درستی قصهها نیست.[2] چون هدف مفسر در تفسیر واعظانه، آموزش عمومی به عامۀ مردم است که مفسر باید با زبانی ساده از مطالب جذاب و شنیدنی بهره برد.[3] باید گفت که برخی تفاسیر کهن شیعی نیز از این نوع روش تفسیری برای شرح و تفسیر برخی مجملات قرآن ازجمله قصص قرآن بهره جستهاند. از سوی دیگر یکی از مهمترین و عمدهترین نوع اخبار دینی، روایات پیشگویی است که جعل و تحریف در آن جریان دارد. بنابراین بدون تکیه بر منبع وحیانی اعم از قرآن کریم یا روایات معتبر ائمه (ع) سخن گفتن از غیب و آینده کاری سست و بیپایه خواهد بود. در این خصوص موضوع مهدویت و آخرالزمان بخش چشمگیری از این روایات را تشکیل میدهند. اخباری که پیرامون مهدی موعود (عج) وجود دارد به دلیل جذابیت و شگفتیساز بودن نوع روایات و ارتباط آن با سرنوشت سیاسی و اجتماعی مسلمانان در برخی مواضع دچار جعل و تحریف شده است.[4] ما در این مقاله قصد داریم برخی اسرائیلیات وارد شده در تفاسیر شیعی و روایات مهدوی را اجمالا بررسی کنیم.
1- اسرائیلیات و تفاسیر شیعی کهن
بسیاری از اساطیر و افسانههای ادیان و اقوام دیگر ازجمله یهودیان و مسیحیان توسط داستانسرایی و قصهگویی به حوزۀ اسلام وارد شدهاند. همین امر سبب شد روایات ساختگی فراوانی به مجموعههای حدیثی و تفسیری راه یابد.[5] باید اشاره کرد که تفاسیر و روایات شیعی نیز از این انحرافات در امان نماندند. هرچند راویان و مفسران شیعی با توجه به ارتباط با سخنان و احادیث معتبر اهلبیت و امامان معصوم (ع) از این انحرافات و تحریفات کمتر از منابع روایی و تفسیری اهل سنت صدمه دیدهاند. به هرحال شناسایی این اسرائیلیات در منابع تفسیری کهن شیعی بسیار حائز اهمیت است. چون این تفاسیر، منابع اولیۀ بسیاری از تفاسیر امروزی مخصوصا تفاسیر شیعی به شمار میآیند. برخی تفاسیر شیعی کهن حاوی اسرائیلیات عبارتند از: التبیان شیخ طوسی (شامل 7 مورد اسرائیلیات)، مجمعالبیان و جوامعالجامع طبرسی (12 مورد)، روضالجنان و روحالجنان ابوالفتوح رازی (72 مورد) و تفسیر مقاتل بن سلیمان.[6]
بهعنوان نمونه در تفسیر مقاتل، ذیل آیات 19- 20 سورۀ نجم، افسانۀ غرانیق نقل شده است و ذیل آیات 36- 39 سورۀ احزاب ماجرای ازدواج پیامبر (ص) با زینب بنت جحش بیان شده است[7] که این موارد جزو داستانها و روایات اسرائیلی محسوب میشوند. همچنین در برخی تفاسیر شیعی ذیل آیه 102 سوره بقره داستان هاروت و ماروت نقل شده است. بطوریکه دوتن از فرشتگان الهی به زمین آمدند و چهار عمل زشت را مرتکب شدند.[8] این داستان، داستانی خرافی و باطل است که به ملائکه بزرگوار خدا نسبت دادهاند.[9] برخی دیگر از مفسران مانند طبرسی و ابوالفتوح رازی ذیل آیۀ 7 سورۀ فجر داستان ارم ذات العماد را نقل کردهاند.[10] درحالیکه داستان بهشت ارم یکی از افسانههاى معروف قدیمی است که از وهب بن منبه و کعبالاحبار روایت شده است. علامه طباطبایی با اشاره به اسرائیلی بودن این افسانه تاکید میکند که قرآن کریم اجمالا به ما میفهماند که قوم عاد بعد از قوم نوح زندگی میکردند.[11]
همچنین در برخی تفاسیر شیعی در وصف انبیا مطالبی آمده است.[12] بهعنوان مثال کعبالاحبار ذیل آیات 19 و 7 سوره یوسف، چهره یوسف نبی و زیبایی بیمانند او را وصف کرده است.[13] نهایتا باید اشاره کرد که بیشتر میتوان این اسرائیلیات را در مصادر روایی اهل سنت یافت. البته علمای اهلسنت نیز به بازشناسی این اخبار اسرائیلی پرداختهاند و در منابع روایی و تفسیری اهلسنت نیز تلاشهایی دراینباره صورت گرفته است.[14]
2- شواهد حاکی از نفوذ اسراییلیات در روایات مهدوی
در عصر حاضر فعالیتهایی در حوزه مهدویت صورت گرفته تا اسرائیلیات موجود در روایات مهدوی شناخته شوند.[15] ناگفته نماند که در میان روایات مهدوی شیعه میزان اسرائیلیات بسیار کمتر از اخبار موجود در کتابهای اهلسنت است. زیرا اصحاب ائمه با راهنمایی امامان معصوم معمولا از این اخبار دوری کردهاند. با این حال در موضوعاتی مانند دجال و بیتالمقدس نشانههایی در روایات مهدوی به دست میآید که حاکی از اثرگذاری و نفوذ اسرائیلیات در آنهاست. این شواهد در متن و سلسله سند این روایات دیده میشود. چنانکه در سند این روایات افرادی مانند کعب الاحبار و ابوهریره وجود دارند که راویان اسرائیلیاتند. میتوان مهمترین شواهد حاکی از تاثیر اسرائیلیات در برخی از روایات مهدوی را اینگونه برشمرد:
تقدیس اماکن و سرزمینهای مقدس اهل کتاب؛
تفصیل و تحریف مفاهیم مشترک اسلامی- اسرائیلی؛
نقل مستقیم از منابع منتسب به اهل کتاب.[16] در ادامه به توضیح برخی از این شواهد میپردازیم.
2-1- تقدیس اماکن و سرزمینهای مقدس اهلکتاب
گاه برخی از عناصر و نمادهای مقدس یهودی و مسیحی در روایات مهدوی نشاندهندۀ نفوذ اسرائیلیات در این روایات است. ازجمله میتوان به مکانهای بیتالمقدس، انطاکیه و شام اشاره کرد که در برخی روایات مهدوی از آنها نام برده شده است. بطوریکه راویان اسرائیلیات درصدد بزرگنمایی و تقدیس افراطی این مکانها مخصوصا بیتالمقدس بودهاند.[17] برای مثال در حدیثی منتسب به پیامبر اکرم (ص) بیتالمقدس را بهعنوان پایتخت حکومت مهدی (عج) معرفی کردهاند.[18] درحالیکه در احادیث معتبر از پیامبر (ص) سخنی از بیتالمقدس و منزلگاه بودن آن برای مهدی (عج) نیامده است.[19] همچنین از کعبالاحبار نقل شده که مهدی (عج) در جنگ با روم ده همراه دارد و تابوت سکینه را از غاری در سرزمین انطاکیه (شهری که بسیار موردتوجه نصرانیان بود) خارج میکند.[20] در جای دیگر از وی نقل شده که مهدی موعود (عج) تورات و انجیل را از انطاکیه خارج میکند.[21] درحالیکه در روایات دیگر سخنی از سرزمین انطاکیه نیست و محققان اهلسنت این سخنان کعبالاحبار را جزو روایات اسرائیلی میدانند.[22]
سرزمین شام نیز یکی دیگر از اماکن مقدس اهلکتاب است. از سوی دیگر این سرزمین محل حکومت معاویه و امویان بوده است. باید گفت که تقدیس شام زمان معاویه و با پشتیبانی وی صورت گرفته تا حدی که جاعلان حدیث، تقدس و جایگاه این سرزمین را از مکه و مدینه بالاتر دانستهاند. چنانکه کعبالاحبار در حدیثی یاران مهدی (عج) را «ابدال اهل شام» نامیده و به گفتۀ راویان اسرائیلیات، اهالی شام با مهدی موعود (عج) بیعت میکنند و ایشان را به حکومت میرسانند.[23]
2-2- تفصیل و تحریف مفاهیم مشترک اسلامی- اسرائیلی
همانگونه که میدانیم بین ادیان آسمانی ازجمله اسلام، یهودیت و مسیحیت مفاهیم مشترک فراوانی وجود دارد. اما ادیان غیر از اسلام به علت تحریف، دارای جزئیات و تفاصیلیاند که آنها را نمیتوان در دین اسلام یافت. با این حال یهودیان و مسیحیان تازه مسلمان در مواضعی این جزئیات و تفاصیل تحریف شده و بعضا خرافات و اوهام را وارد تفاسیر و متون اسلامی میکردند.[24] ازجمله میتوان به موضوع خروج دجال و خصوصیات او اشاره کرد. باید گفت که خروج «دجال» از مفاهیم مشترک اسلامی و اسرائیلی است. براساس روایات اسلامی در اصل موضوع دجال و خروج او چندان تردیدی وجود ندارد. اما باید به این نکته توجه کرد که منابع روایی کهن شیعه اجمالا و تنها به اصل خروج دجال یا ذکر نام او اشاره کردهاند.[25] در منابع روایی اهلسنت نیز روایات قابلتوجهی دربارۀ خروج دجال وجود دارد.[26] باید گفت که برخی روایات بهصورت تفصیلی و داستانگونه دربارۀ دجال سخن گفتهاند. مانند دیدگاهی که در آن دجال را شخص خاص یا نماد و رمز یک جریان یا سفیانی معرفی میکند که پذیرش این دیدگاه با مشکلات فراوانی روبهرو است[27] یا در روایاتی به دجال قدرت زندهکردن مردگان را نسبت دادهاند. همچنین باید اشاره کرد که در اکثر روایات شرح و تفصیل دجال و خروج او نام راویان اسرائیلیات مانند کعبالاحبار، تمیم داری، ابوهریره و وهب بن منبه دیده میشود. بطوریکه برخی قرآنپژوهان مانند معرفت معتقدند که روایات تفصیلی دربارۀ دجال که خصوصیات شگفتانگیزی را به او نسبت میدهند، اوهام و زایدۀ ذهن راویان اسرائیلیات است و بسیاری از این امور غیر عادی و شگفت با نص قرآن و عقل در تعارض است.[28]
جمعبندی
دلایلی همچون اهداف سیاسی خلفا و اهداف دینی اهلکتاب باعث رواج روایات اسرائیلی در بین مسلمانان شده است. در انتها به این موضوع مهم اشاره میشود که بحث اسرائیلیات موضوعی بسیار مهم است که تمام قرآنپژوهان در برابر تفاسیر و روایات داستانگونه و مفصل باید به آن توجه کنند و در قبول یا رد آن از صحت سلسله سند راویان و درستی متن آن اطمینان حاصل کنند. چرا که قرآن کتاب داستان یا تاریخی نیست که به تفصیل مباحثی را مطرح کند. بلکه هدف از بیان اجمالی قصص قرآن و مباحث تاریخی آن هدایت انسانها و تذکر و روشنگری است.
منابع
ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی التفسیرالقرآن، مشهد: آستان قدس رضوی، 1408.
احمد امین، فجرالاسلام، بیروت، دارالکتب العربی، 1975.
اسماعیل بن عمر ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالمعرفة، 1412.
بستوی، عبدالعظیم، موسوعة فی احادیث الامام المهدی (ع) الضعیفة و الموضوعة، مکه، المکتبة المکیة، 1420 ه ق.
پاکتچی، احمد، تاریخ تفسیر قرآن کریم، انجمن علمی دانشگاه امام صادق، تهران، 1389.
رحیمی، وحیده، سحریوسفی، «جایگاه مرویات کعب الاحبار در تفاسیر شیعه تا اواخر قرن ششم»، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، سال چهاردهم، شماره 4، 1396، پیاپی 36، ص 89- 115.
سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، العرف الوردی فی اخبار المهدی، تحقیق و تصحیح: مهدی اکبرنژاد، چاپ اول، تهران، هستینما، 1387.
شریفی، محمد، «معرفی و سیر تطور تفاسیر واعظانه شیعه»، شیعهپژوهی، سال دوم، شماره پنجم، ص 109- 135.
طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1402 ق.
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، تهران: ناصرخسرو، 1372.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دارالکتاب، 1363.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیة تهران، 1365.
متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال، بیروت، موسسه الرسالة، 1409 ه ق.
مروزی، نعیم بن حماد، الفتن، بیروت، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1414 ه ق.
معارف، مجید، جعفر صادقی، « ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، نشریه پژوهشنامه قرآن و حدیث، 1394 – شماره 16، 24- 49.
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، موسسه فرهنگی التمهید، چاپ اول، 1380.
مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1423.
[1] . پاکتچی، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ص 114 و 201.
[2] . شریفی، «معرفی و سیر تطور تفاسیر واعظانه شیعه»، ص 113.
[3] . پاکتچی، ص 201.
[4] . مجید معارف، جعفر صادقی، «ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، ص 25.
[5] . احمد امین، فجرالاسلام، بیروت، ص 159- 160.
[6] . وحیده رحیمی، سحریوسفی، «جایگاه مرویات کعبالاحبار در تفاسیر شیعه تا اواخر قرن ششم»، ص 95- 96.
[7] . مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، جلد 4 صفحه 162 و جلد 3 صفحه 490.
[8] . علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، جلد 1، ص 56.
[9] . وحیده رحیمی، سحریوسفی، «جایگاه مرویات کعبالاحبار در تفاسیر شیعه تا اواخر قرن ششم»، ص 96.
[10] . طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، جلد 10، ص 738؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی التفسیرالقرآن، جلد 8، ص 271.
[11] . طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 20، ص 270.
[12]. برای مطالعه بیشتر نک: طبرسی، مجمع البیان، جلد 5، ص 336؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، جلد 11، ص 14.
[13] . وحیده رحیمی، سحریوسفی، «جایگاه مرویات کعبالاحبار در تفاسیر شیعه تا اواخر قرن ششم»، ص 101.
[14] . مجید معارف، جعفر صادقی، « ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، ص 25.
[15] . نک: کتاب الموسوعة تالیف البستوی و کتاب المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی (ع) تالیف کورانی عاملی.
[16] . مجید معارف، جعفر صادقی، «ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، ص 27.
[17]. اسماعیل بن عمر ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، جلد 2، ص 75.
[18] . سیوطی، العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص 38.
[19]. مجید معارف، جعفر صادقی، «ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، ص 29؛ همچنین برای نمونه نک: متقی هندی، کنزالعمال، جلد 14، ص 264- 266.
[20] . عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص 80.
[21] . المروزی، الفتن، ص 220.
[22] . البستوی، موسوعة، ص 185.
[23] . مجید معارف، جعفر صادقی، «ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، ص 32.
[24] . معرفت، تفسیر و مفسران، جلد 2، ص 117 و 121.
[25] . برای نمونه نک: کلینی، الکافی، جلد 5، ص 260 و 296.
[26] . برای نمونه نک: سیوطی، العرف الوردی، ص 105.
[27] . برای مطالعه بیشتر نک: صادقی، پژوهشی در زمینه جعل و تحریف در روایات مهدویت، ص 301- 305.
[28] . برای مطالعه کامل این بخش بنگرید به: مجید معارف، جعفر صادقی، «ردپای اسرائیلیات در روایات مهدوی»، ص 32- 35.